زعیم عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی۲

 

حاج سید صادق حسینی شیرازی در کلام........

------------------------------

 آیت الله فدایی

آیت الله حاج شیخ حسین فدایی یکی از اعضای هیئت استفتائات شرعی در دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر قم می باشد. ایشان یکی از مبرزترین شاگردان مرجع عالیقدر در مباحث درس خارج استدلالی است که حدوداً بیست سال است افتخار شاگردی معظم له را دارند. برای آشنایی بیشتر با جنبه های علمی، اخلاقی و اجتماعی حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله و نیز پی بردن به فعالیت های روزانه ایشان و برخی دستاوردها و موارد دیگر، نماینده مؤسسه فرهنگی رسول اکرم صلی الله علیه وآله گفت و گویی با آیت الله فدایی انجام داد، که آن را تقدیم بازدیدکنندگان گرامی این پایگاه اینترنتی می کنیم.
 
از خدای سبحان ـ جل جلاله ـ درخواست توفیقاتِ دم افزون می کنیم تا بیشتر از پیش بتوانیم در خدمت به تعالیم اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین باشیم، و در نشر آموزه های ولایی تواناتر شویم.
 
سؤال 1. پیشاپیش، و قبل از آنکه سؤالاتم را حضورتان تقدیم کنم و از پاسخ های حضرت عالی استفاده کنیم، بر خود لازم و بایسته می بینم که از جناب عالی مراتب سپاس گزاری خود را ابراز کنم، که وقت شریفتان را در اختیار ما گذاشتید. سؤال نخست را طرح می کنم: حضرت عالی کی و چگونه با حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی دام ظله آشنا شدید؟
جواب 1. بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین، ولعنة الله علی أعدائهم اجمعین.
در آغاز من نیز سپاس می گویم شما را که در راه نشر معارف اهل بیت علیهم السلام فعالیت می کنید. در پاسخ سؤالتان عرض می کنم که خدای سبحان ـ جل و علی ـ در همان سال های آغازین تمییز و دوران نوجوانی به من توفیق داد که با حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله آشنا شوم. بحمد الله از همان سال های آغازین زندگی علم و علما را دوست داشتم و خیلی مشتاق و آرزومند بودم که از شمار عالمانِ دین شوم و با آنها معاشرت کنم، و البته شاید این اشتیاق نتیجه تعاملِ بسیار صمیمی و معاشرت پر مهر خاندان شیرازی با مردم به خصوص با نوجوانان و جوانان است. در شهر مقدس کربلا یک مدرسه بود که بزرگ خانواده شیرازی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید محمد حسینی شیرازی اعلی الله درجاته آن مدرسه را تأسیس کرده بودند، و در تأسیس آن چه مشکلات فراوانی از سوی نظام حاکم بر عراق آن روزگار تحمل کردند! این مدرسه ابتدایی بود و به نام: «مدرسه امام صادق علیه السلام» مشهور بود و تحت نظارت و اشراف خانواده شیرازی و با مدیریت آیت الله سید مرتضی قزوینی اداره می شد. از این حیث که تحت نظارت و اهتمام خانواده ای متشخص در علم و مشهور در پرهیزکاری و اداره و راهنمایی افرادی مدیر و مدبر، این مدرسه اداره می شد، در میان سایر مدارس دولتی در کربلای مقدس شهره و چشمگیر بود. علاوه بر این، مواد درسیِ عام این مدرسه ـ به اضافه موارد درسی سراسر کشور عراق ـ مواد درسی دین و اخلاق، اخلاق اسلامی، تاریخ اهل بیت علیهم السلام را نیز دربرداشت که با همه مدارس دیگر متفاوت بود. بنابراین، نخست با آیت الله سید مرتضی قزوینی آشنا شدم، چون او مدیر مدرسه بود و در موضوع دین واخلاق معلم ما بود و در درس تاریخ اهل بیت علیهم السلام هم به ما درس می داد. پس از آن آشنا شدم با خانواده محترم شیرازی، و این از راه جوایزی بود که اتفاقاً هم ارزشمند بودند و هم زیبا، که به حافظان سوره های یاسین و الرحمن و واقعه و سوره های دیگر می دادند، که البته جایزه اول از همه شان زیباتر و ارزشمندتر بود. این جایزه را به کسی می دادند که آن سه سوره را حفظ کند، و من هم خیلی مشتاقِ گرفتنِ آن جایزه بودم. در روزی که برای گرفتن امتحانِ حفظ معین کرده اند، بزرگِ خانواده شیرازی، آیت الله العظمی حاج آقا سید محمد شیرازی، از جمله ناظران و مشوقانِ هیئت اجراییِ امتحان بود. در آن روز وقتی که نوبت من شد و سه سوره یاسین و الرحمن و واقعه را از حفظ خواندم و جایزه اول را بُردم، مرحوم آیت الله شیرازی قدس سره به من محبت کردند وسخت مورد تشویق قرار دادند و تحت تأثیر همتِ والا و معنویت بالایِ ایشان قرار گرفتم. ایشان مرا تشویق کردند که تمام قرآن مجید را حفظ کنم. از آنجا بود که با سادات محترم و برادران آیت الله العظمی شیرازی آشنا شدم، به خصوص با مرجع بزرگ حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی حفظه الله که به فراوانی به من لطف داشتند و همواره تشویقم می کردند که در حفظ تمام قرآن مجید بکوشم و حتی کمکم می کردند که در این کار استقامت و پایداری بیشتری داشته باشم و مدت زمانی نیز در حفظ قرآن همدمِ من بوده اند، به گونه ای که با او بسیاری از سوره های قرآن مجید را حفظ نمودم، و همپایِ همدیگر راه حفظ را دنبال کردم. بدین ترتیب ارتباطِ من با ایشان استمرار یافت و در زندگی خودم همیشه مشمول راهنمایی و الطافِ ایشان بوده و هستم.
 
سؤال 2. ارزشگذاری و تقییم علمی شما از شخصیت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی دام ظله چیست؟
جواب 2. سؤال دشواری است و در جایگاهی نیستم که تقییم و ارزشگذاری کنم موقعیت علمیِ ایشان را. با این همه، برداشت و نظر خودم را درباره سطح علمی و وسعتِ درک علمی ایشان بیان می کنم، آن هم از دید یک همراه و شاگرد، و لا غیر. آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق حسینی شیرازی دام ظله فرزند علم است، پروریده فقه است. در سایه علم و فقه و حدیث نفس کشیده اند و رشد کرده اند. چشمان خود را به علم و در خانه علم گشوده اند. همدمِ علم و علما بوده اند از خردسالی. همراه و همنشین فقه و فقها و رفیق صمیمی کتاب و حدیث بوده اند. با بحث و درس و تدریس زندگی کرده اند، و در تمام طول حیاتشان از آن جدا نشده اند و همیشه و به قدر استطاعت و توانشان همراه و همگام با علم و درس و حدیث بوده و هستند.
شنیده ام که وقتی مشغول تألیف کتابی درباره دانش نحو و قواعد زبان عربی شدند، و البته ان کتاب نیز در نوع خودش نوآورانه و ابتکاری بوده و از تمامی کتاب های موجود در این رشته، چه کتاب های معاصران و چه متقدمان، سرآمد و برتر، متمّم و مکمّل نقص ها ودر نوع خود واقعاً بی نظیر می بود، ایشان با مرحوم ابوی مقدسشان حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید میرزا مهدی شیرازی قدس سره موضوع تألیف خود را به مشورت گذاشته و از وی درباره ادامه تألیف آن پرسیدند. ایشان از وی خواستند که آن را واگذارند و تمام عمر خویش و کامل وقت خود را ویژه دانش های فقه اهل بیت علیهم السلام و اصول فقه به کار ببرند و از پراکنده کاری و انجام دادن کاری که در این مسیر نباشد، بپرهیزند. ایشان نیز امر والد مقدس را اطاعت کردند و تألیف آن کتاب نحو و قواعد زبان عربی را ترک نمودند و تمام وقتِ خود را صرف فقه اهل بیت علیهم السلام و اصول فقه کردند و در این رشته مقدس به تخصص و خبرگی دست یافتند، به گونه ای که در این دو رشته بی رقیب و پیشتاز شدند، به ویژه در اصول فقه، به گونه ای که کتابِ اصولی ایشان با نام «بیان الاصول» ممتاز و برجسته شده، و ویژگی اش آن است که در تمامی ابعاد فقهی و بسترهای آن قابل تطبیق است، و از این جمله معروف و متداولی که میان فقها شهره است، کاملاً دور شده است، جمله ای که می گوید: «اسسوا فی الاصول ما نسوه فی الفقه؛ آنچه در اصول تأسیس و بنا نمودند، در فقه به فراموشی سپردند».
در این قضیه، ایشان شباهت به محقق صاحب کتاب «شرایع» داشتند. می گویند مرحوم صاحب شرایع برای پرداختن به علم و درس، از والد خود جدا شد و سفر به حوزه علمیه را برگزید. پس از چندی والدِ او نامه ای برای پسر نوشت ودر آن از او تفقد کردند وحالش را پرسیدند. او نیز در جواب پدر خود چکامه ای سرود و در آن از سلامتی حال و استمرار در تحصیل را نوشت و آن شعر قوی و بلند را ارسال کرد. پدرش با خواندن آن چکامه ادبی و مستحکم پی برد که پسرش برای سرودن چنین شعری وقتی طولانی صرف کرده است، که این وقت طولانی طبعاً او را از پرداختن به علمِ مقدس بازداشته است. یعنی فهمید که به جای درس خواندن و استفاده کردن از لحظه لحظه عمر، ساعاتی را صرف سرودن آن شعر کرده است. لذا بار دیگر برای پسرش، یعنی صاحب شرایع، نوشت که از انجام دادن این امور حاشیه ای بپرهیزد و تمام وقت خود را صرف فراگیری علوم اهل بیت علیهم السلام کند و نگذارد ساعتی از عمرش هدر رود، تا فقه را و علم حلال و حرام را به خوبی یاد بگیرد. پسر، این نصیحت را به جان خرید و اطاعت کرد و تمام وقت خود را در تحصیل علوم اهل بیت علیهم السلام به کار برد و طبعاً توانست این کتاب ارزشمند و پربهای «شرایع الاحکام» را بنویسد؛ کتابی که تا آن زمان هیچ کسی نتوانست مثلِ آن را بنویسد، وتاریخ نیز پس از آن کتابی را سراغ ندارد که مثل و مانند آن باشد.
آری، بیان الأصول و همچنین بیان الفقه دلیلی است آشکار و روشن درباره عمق و گستره گسترده علمی آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی و نشانگر دانشی است که مرجع عالی قدر شیرازی دام ظله از آن برخوردارند، و ایشان را در بین معاصران و همروزگاران خود برجسته می کند، و البته چاپ شده و در دسترس طالبان و خواستاران آن است.
 
سؤال 3. حضرت عالی چه مدتی است که در بحث خارج حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله شرکت می کنید، و دیدگاه و نظرتان درباره این بحث ها چیست؟
جواب 3. حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله از جوانی درس های خارج فقه و خارج اصول را آغاز کردند و از همان دوران این مباحث را انجام داده اند، و تاکنون حدوداً سی سال است که خارج فقه و خارج اصول را تدریس می کنند. اینجانب هم این توفیق را به دست آوردم و حدوداً بیست سال است که در درس ایشان حضور می یابم و بهره های بسیار فراوانی بردم. ایشان علاوه بر شیوه بیانی کم نظیری که دارند، مباحث دشوار و سخت را بسیار آسان و ساده می کنند. علاوه بر بیان کم نظیر و ساده کردن بحث ها، عمق علمی و بُعد فکری و پژوهشِ موشکافانه ایشان نیز چشمگیر و بی مثال است. نوارهای صوتی موجود که در آنها درس های ایشان ضبط شده است دلیل محکمی است بر این مدّعی. بحث ایشان در عین اینکه از شرح و تبسیط برخوردار است، قدرت و عمق علمی و ریشه یابی و گستردگی پژوهه ها هم کم نظیر است.
 
سؤال 4. نظر شما درباره شخصیت مرجع عالی قدر، حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله چیست؟
جواب 4. خاندان محترم شیرازی به قدرت فکر و نظر، و به صلابت واستحکام عقیده، تقوی و ایمان مشهور و برجسته شده اند. هر یک از آنها اندیشه مندی است بزرگ و نابغه ای متبحّر است، به خصوص مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق حسینی شیرازی دام ظله، که سخنرانی های ارزشمند و مبتکرانه که در نوع خودشان واقعاً نوآورانه است و کم مانند هستند، دلیلی بر این نبوغ و تبحّر است.
از حیث قدرت بالایِ فکر و نیک اندیشی، جایگاه بالا و والایی دارند، و واقعاً ممتازند. ایشان هرگز درباره خود و زندگیِ خود و معیشت خود یا زندگی شخصی فکر نکرده اند و تلاش انجام نداده اند، چون وضع معیشتی دنیوی ایشان از هرگونه آرایه ها و امکاناتی به دور است. زندگی ایشان بسیار ساده و متواضعانه است. هر چه هست آن است که درباره مصلحت دیگران می اندیشند و فکر می کنند. به فکر پیروان و امت اسلامی بلکه به فکر تمام جهان و جهانیان اند، دغدغه های آنان را دغدغه های خود می دانند و آنچه مایه آشفتگی آنهاست، مایه آزردگی خاطر اوست. او همیشه خیرخواهانه در اندیشه آسایش امتش و آسایش تمام مردم جهان است. همیشه خیرخواه آنان بوده و برایشان موفقیت و سعادت را آرزومند است. ایشان برای رساندن خیر به جهان و جهانیان فعالیت می کند و برای این که خیر و رفاه آنها را در بر بگیرد شب از روز نمی شناسند. همچنین ایشان بر این عقیده هستند که تمام خیر و سعادتمندی در پیروی از اهل بیت علیهم السلام و پیروی از فرهنگ پربار، مستحکم و ریشه دارِ آنها نهفته است، فرهنگی که خدای سبحان آن را برای رفاه و سعادت مردم این کره خاکی ترسیم فرموده و تمام خیر و خوبی و کامروایی را در آنها نهاده است.
 
سؤال 5. نظر جناب عالی درباره آثار مکتوب و تألیفات مرجع عالی قدر چیست؟
جواب 5. کتاب ـ چنان که در روایت هم آمده است ـ ترجمان فکر و عقل انسان است؛ مقیاس و سنجه دانایی و میزان درک و تفکر اوست؛ معیار دانش و فهم اوست. مؤلفات و آثار مکتوب معظم له، که بیش از یکصد عنوان کتاب است، به منزلت و جایگاه علمی و مکانت فرهنگی و فکری ایشان است؛ نشانگرِ مرتبت فقهی و اصولیِ اوست. بنابراین، اهل خبره و فرزانگان اگر به مؤلفات ایشان در فقه، مانند «بیان الفقه: الاجتهاد والتقلید» مراجعه کند، بی تردید به برجستگی ایشان در مباحث فقهی اعتقاد خواهد یافت. فرزانگانی که مباحث اصولی ایشان، مانند بیان الأصول را ببینند، به اعلمیتِ ایشان پی خواهند برد. سایر تألیفاتشان در سایر علوم نیز همین گونه اند. متخصصانِ فن اگر این آثار را بخوانند بی تردید به ژرفا و عمق و پربهایی آن آثار پی می برند، به خصوص آثاری مانند: علی فی القرآن، فاطمة الزهراء فی القرآن، المهدی فی القرآن، اهل البیت فی القرآن، و مانند السیاسة من واقع الاسلام. هرکه به این آثار مراجعه کند، به عمق در تفکرِ دینی و توانایی والا در مباحث اعتقادی، سیاسی و اقتصادی از منظر دینی پی می برد.
 
سؤال 6. اگر ممکن است اندکی درباره اخلاق و رفتار مرجع عالی قدر، حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله با اقشار مختلف جامعه سخن بگوئید. ایشان با اقشار مختلف جامعه چگونه رفتار می کنند؟
جواب 6. آقایانی که از خاندان شیرازی هستند، و به ویژه مرجع عالی قدر آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله به طور کلی از نیاکان و اجداد معصومشان، حضرت رسول اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین پیروی می کنند، و در اخلاق و رفتار، آداب و کردار، سیر و سلوک اجتماعی، تعامل و برخورد با مردم و تمامی اقشار مختلف جامعه پیرو اجدادشان هستند. آنان با آن اخلاق والا و آکنده از مهربانی و مهرشان انسان را به یاد اخلاق اجداد مکرمشان می اندازند؛ به یاد صفات برجسته و اخلاق و صداقت و به محبت و مهربانی آنان یادآوری می کند؛ انسان را به یاد خیرخواهی و مهربانیشان می اندازند. آنان واقعاً متخلق به اخلاق اهل بیت علیهم السلام هستند. به هر که با آنان برخورد کند از حیث مادی و معنوی مورد مهر و نوازش قرارش می دهند، و از حیث روحی و روانی نیرو و نورانیّتش بخشند، و انواع خیرخواهی و اندرزهایی که در زندگی برای او مهم است تقدیمش می کنند؛ از نصایح و تجاربی که به کار او می آید و برایش مفید و سودمند است، می گویند. برای مشکلات او راه حل می دهند، و کلاً هرکه به طریقی با ایشان دیدار کند از فیض وجودشان بهره می برد. وجودشان همواره پربار و عطابخش است؛ همیشه هدایتگر و راهنماست.
روزی در شهرستان با یکی از خطبا و سخنورانِ توانا دیداری کردم، سلام و تحیّت مرجع عالی قدر آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله را به او رساندم. او گفت: چنان که می گویند من یکی از نامدارترین و تواناترین سخنوران هستم و در فن خطابه و منبر، تسلط بر مباحث تاریخی و حدیث، تفسیر و سیره و سایر مباحث دینی توانا و شهره شده ام، اما با این همه، هرگاه با این مرجع والا دیدار کردم، حدیثی یا نکته ای تاریخی یا آموزه ای تفسیری یا گزاره ای از سیره برایم گفته اند که با تمام مطالعاتی که دارم، تا آن روز آن را ندیده ام و برایم تازگی داشت. خود معظم له نیز روزانه وقتی را اختصاص داده اند تا در آن به کتب و منابع حدیثی و تاریخی، و تفسیر و سیره مراجعه کنند و به دیگران نیز همیشه توصیه می نمایند که چنین کنند.
 
سؤال 7. به جاست اگر درباره خاندان و خانواده مرجع عالی قدر در گذر تاریخ مطالبی را بیان فرمائید.
جواب 7. تاریخ حماسه ی میرزای شیرازی بزرگ، آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی قدس سره رهبر انقلاب تنباکو را به خوبی ثبت کرده است و همگان از آن آگاهند. او جد چهارم مرجع عالی قدر ما حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق حسینی شیرازی دام ظله هستند. او کسی بود که توانست با فتوای مشهور تحریم تنباکو استعمار پیر انگلیس را به زانو درآورد و از شهرهای ایران و کشور ایران بیرون کند.
باز هم تاریخ معاصر با یاد میرزای شیرازی قدس سره می درخشد؛ وی میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره رهبر انقلاب 1920 عراق بود که در تاریخ عراق بسیار مشهور است. ایشان جد دوم مادری مرجع عالی قدر آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق حسینی شیرازی دام ظله است، که توانست با رهبری انقلاب مردمی و عشایری عراق علیه اشغالگران انگلیس، آنان را از کشور عراق با ذلت و خواری و تحمیل کردن شکستی سنگین به آنان، بیرون براند. استعمار انگلیس در این شکست تلفات مالی و انسانی فراوانی دید و خاطره شکست را تا همیشه در تاریخ خود ثبت کرد.
باز هم تاریخ معاصر با خاطرات درخشانی از این خاندان بزرگ یاد می کند و از سادات و عموها و پسران عموی مرجع عالی قدر، مانند آیت الله العظمی حاج آقا سید میرزا عبدالهادی شیرازی قدس سره که به تقوا و پارسایی و بردباری و نیز به مرجعیت و علم گسترده مشهور است، سخن می گوید. وی با مراجع آن روز عراق پهلوی دوم، محمد رضا پهلوی، آخرین شاه ایران را وادار کردند که املاک و مستغلات و اموال غیرمنقول و نیز مؤسسات و شرکت ها و کارخانه های مردم را، که پهلوی اول: رضاخان به زور مصادره کرده است، به مردم مالکانشان باز گرداند.
آری، مرجع عالی قدر از خاندانی است که تاریخ از مفاخرشان به فراوانی سخن گفته است. فقیه مجاهد، و عالم زاهد، آیت الله العظمی حاج آقا سید میرزا مهدی شیرازی قدس سره پدر مرجع ما حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله در تاریخ به یادگار زاهدی کم نظیر و عادلی فرزانه و دینداری صادق گذاشته است، چنان که پسر عمویش آیت الله العظمی حاج آقا سید عبدالهادی شیرازی، وقتی که از وی درباره عدالت ایشان سؤال شد، وی ـ که بیش از سه دهه همزیست و همنشین بوده است ـ پاسخ داد که در این سی سال از او حتی عمل مکروهی هرگز و هرگز ندیده است. جالب توجه است که همین پاسخ را وی درباره پسر عمویش حضرت آیت الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی قدس سره داده است.
آری، او کسی بود که در روز تشییع جنازه اش، خورشید گرفت و کسوف کاملی روی داد. عموی اینجانب، مرحوم حاج رضا فدایی نقل کرده و گفت در آن روز حزنی فراگیر و اندوهی گسترده تمام شهر کربلا را فرا گرفت وهمگی لباس عزا به تن کردند، و رحلت آیت الله العظمی حاج آقا سید میرزا مهدی شیرازی را حادثه ای بزرگ دانستند، چون او را به درستی و از سر راستکاری اهل علم و عمل می دانستند، او را فقیهی پرهیزگار و پاک؛ پدری مهربان و دلسوز باور داشتند. وی [مرحوم حاج رضا فدایی] می گوید آن شب از شدت تأثر و اندوه در عالم رؤیا دیدم که نوری درخشان جهیدن گرفت و به سوی آسمان رفت. خوب که در آن نگریستم دیدم که در میان آن نور درخشان مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا سید میرزا مهدی شیرازی قرار داشت. فریاد زدم: وا اسفا، واحزنا، ما چنین نور درخشانی را از دست دادیم. در این هنگام هاتف وسروش غیبی پاسخم را داد: درست است؛ شما چنین نور درخشانی را از دست داده اید، اما همین نور، چهار نور دیگر را از خودش به جای گذاشت. پس قدرشان را بدانید. پس عمویم اضافه کرد و گفت: منظور از آن چهار نوری که از آن نور درخشان به جای مانده: چهار فرزند ایشان است، که مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق حسینی شیرازی دام ظله یکی از آنان می باشند و آن سه نور دیگر، سه برادر وی هستند.
 
سؤال 8. میان مرجع عالی قدر دام ظله و برادر بزرگتر ایشان، مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا سید محمد شیرازی قدس سره چگونه هماهنگی و تشریک مساعی بود؟
جواب 8. در پاسخ این سؤال باید در آغاز به عنوان یک مقدمه این گزارش تاریخی از یونان باستان را به عرض رسانده تا پاسخ شما جواب داده شود. در تاریخ آورده اند: اسکندر که به ذوالقرنین هم مشهور است، وصیت کرد که به هنگام مرگ و وقتی که جنازه اش را تشییع می کنند، کف دستش را، که با پنج انگشت آن اشاره می کرد، از کفنش درآوردند تا مردم آشکارا آن را ببینند. وقتی که مرگ او فرارسید و وصیت او را عمل کردند وتشییع جنازه اش فرارسید، در آن هنگام از کنار حکیمی فرزانه گذشتند. حکیم وقتی که این صحنه را دید، و دید که اسکندر بزرگ و فاتح ذوالقرنین، تشییع می شود و کفِ دستِ او از کفنش بیرون است و با پنج انگشتش اشاره می کند، و انگار به امر خاصی اشاره می کند، پیش آمد و در برابر جنازه ایستاد و دستِ خود را با دو انگشت اشاره در برابر کف دست ذوالقرنین، که با هر پنج انگشت اشاره می کند، گرفت. در این هنگام دیدند دستِ اسکندر پایین آمد و در کفن فرو رفت. تشییع کنندگان از دیدن این منظره تعجب کردند و راز آن را از حکیم پرسیدند. حکیم هم در پاسخ آنان گفت: اسکندر با اشاره ای که با پنج انگشتِ دستش می کرد، می خواست به ما بگوید: اگر پنج نفر انسان همدل و همفکر با هم باشند می توانند جهان را مسخّر کنند. من با اشاره ام با دو انگشت به او فهماندم که لازم نیست پنج نفر همدل و همفکر با هم باشند تا جهان را به تسخیر درآورند، بلکه اگر فقط دو نفر با هم همدل و همفکر باشند می توانند با آن همدلی و همفکری جهان را تسخیر کنند. به همین جهت ذوالقرنین، اسکندر فاتح و جهانگشا تسلیم شد و دستش را پیش کشید.
آری، این یک حقیقت مسلّم در جهان هستی است و جنبه تکوینی دارد. سنتی است الهی و ثابت، که بارها و بارها به تجربه نیز رسیده و دستاوردهای فراوانی به همراه داشته است. برای ارائه یکی از موارد آن، همدلی و همفکری، همکاری و همیاری مرجع عالی قدر ما حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق حسینی شیرازی دام ظله با برادر بزرگشان مرجع راحل حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید محمد حسینی شیرازی قدس سره می باشد، که در تمام طول حیات علمی و جهادی و زندگی اجتماعی و مبارزاتی پشتوانه او بوده است. این همدلی و همکاری هم به صورت پنهانی و هم آشکارا و هم علماً و هم عملاً، و هم قلباً و فکراً و هم یداً و لساناً صورت می گرفت و جامعه عمل به خود می پوشید. این همدلی و همفکری، همیاری و همکاری موجب آن شد که غالب توطئه ها و نیرنگ های دشمن، از حیث تبلیغی و سمپاشی خنثی گردد، نقشه های شوم محاصره و بایکوت کردن، فشار و سانسور نمودن را درهم شکند، و سرانجام این همدلی و همفکری این بود که آیت الله العظمی حاج آقا سید محمد شیرازی قدس سره توانست بر تمامی دشواری ها فائق آید، و توانست در این جنگ پردامنه ی نامحسوس و بی رحمانه ـ که شرق و غرب علیه او به راه انداخته بودند و می خواستند حرکتِ فرهنگی و پیشروانه هوشمندانه او را متوقف سازند ـ پیروز و سربلند شود. باری دستاورد آن همدلی و همفکری، همکاری و همیاری آن شد که ایشان در عرصه ی عرضه تفکر اسلامی چنان پرکار به تألیف بپردازد که از خود کتابخانه ای آباد و پربرگ و پربرکت بگذارد و در این میدان مبارزه افکار و مکاتبِ نوپدید و پرزرق و برق تفکرِ اصیل اسلامی را عرضه کند، آن هم در چیزی حدود هزار و پانصد جلد کتاب و جزوه، این آثار پربرکت گنجینه ای است از آموزه های پاک و تجاربِ درس آموز و حکمت های ناب و نایاب و علوم و فنون و معارف و اندرزها، که همگی با همّت والای آن مرحوم شرح و گردآوری شده اند و همگی از احادیث معصومین صلوات الله علیهم اجمعین استفاده و برداشت شده اند، به گونه ای که تمامی این آثار معالم و معارف دینی را باز آفرینی و بازکاوی کرده اند و میراث فکری اهل بیت علیهم السلام را زنده نموده اند، و به آبشخوری پاک برای غنای فکری نسل جوان مسلمان از فرهنگ دینی تبدیل شده اند، و عقیده محکم واستوار اسلام را عرضه کرده اند. جوان مسلمان با خواندن این آثار با عقیده و فرهنگ و غنای دینی آشنا می شود و با میراث به جای مانده رسول اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام پیوند فکری به وجود می آورد و او را به ریشه ها و اصالت های دینی اش باز می گرداند و سرانجام مذهب اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین را به درستی می فهمد و آن را می پذیرد، و با فرهنگ معصومین که فرهنگ قرآن کریم و وحی است آشنا می گردد؛ با آموزه های ناب و زلال اسلام چون: پایبندی به صلح و رواداری، همزیستی و درک متقابل، نفی خشونت و خشم، ظلم ستیزی و مبارزه با ستمگری، ترک فریبکاری و نیرنگ، و بسیاری از مفاهیم دیگر.
و خلاصه در یک جمله گفته می شود که: همفکری و همدلی، همکاری و همیاری، همگامی و هماهنگی میان مرجع عالی قدر دام ظله و برادر بزرگوارشان مرجع راحل أعلی الله مقامه برگ و باری فراوان و دستاورهایی چشمگیر و ثمراتی خوشگوار پدید آورد، و تمامی طراحی های مکارانه و توطئه های شیطانی دشمن را برملا کرد و تمامی تهمت ها و افتراهای مغرضانه و سست آنها را بی اثر ساخت. اگر آن همفکری و همدلی این دو برادر نبود، دشمن در طراحی های شوم و توطئه گری های پلید خود موفق می شد و در این جنگ پردامنه ی نامحسوس پیروز می گردید. و در آن صورت برای خاندان محترم و ریشه دار شیرازی نامی ستوده نمی ماند و هیچ اثر درخشانی که توجه دیگران را جلب و جذب نماید به جای نمانده بود.
 
سؤال 9. مرجع والا حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله با قشر فقیر و تهیدست جامعه چگونه رفتار می کرد؟
جواب 9. حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله با قشر کم درآمد و تهیدستان مثل پدری بسیار مهربان و دلسوز رفتار می کند؛ پدری که بسیار دلسوز است و با اعضای خانواده رفاقت و دوستی می کند. همیشه مواظب هستند که با آنان همدلی کند و با مساوات رفتار نماید. به گونه ای که این امر موجب شده است زندگی بسیار ساده و پایین و به دور از تنعم داشته باشد و سطح زندگی اش را مانند سطح زندگی خانواده های فقیر ساخته است، و در مصرف، مسکن و پوشاک و اثاثیه منزل بسیار ساده و در سطح پایین است. خانه اش بسیار ساده و متواضع است و کمابیش به سطح زندگی برادر مرحوم خود مرجع راحل، حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید محمد شیرازی قدس سره که برای همگان ظاهر بود بسیار شبیه شده است، و کسانی که به دیدار او می آیند به این سادگی و تواضع معیشتی پی می برند و به آسانی سطح زهد و سادگی اش را درمی یابند. این همان زندگی ساده ای است که برای مواسات و همدردی با نیازمندان و تهیدستان نوعی همدردی به شمار می آید. او در گذشته و اکنون همواره دست دهنده داشته و برای فقرا دلسوزی فراوانی می کنند. امروزه ایشان در خفا کفیل و سرپرست بسیاری از خانواده های مؤمنِ تهیدست است؛ همان ها که به سبب عفت و آبروداری، خود را مانند مردمِ برخوردار و دارا نشان می دهند و هرگز دستِ تکدی دراز نمی کنند و عفتمندی از چهره شان هویداست. آری، ایشان بسیاری از چنین مؤمنان را یاری می کند.
 
سؤال 10. برنامه های روزانه مرجع تقلید عالی قدر، حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله چیست؟
جواب 10. به اختصار و به طور کلی این گونه عرض می شود که وقت و برنامه روزانه آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله بر پایه وقف کردنِ خود در راه خدا، و ویژه ساختن خود برای خرسندی پروردگار و خدمت به بندگان او، استوار است. بنابراین، بخشی از وقت خود را به درس و تدریس می گذراند و بخشی را به قرآن و حدیث و کاوش کردن در آنها. قسمتی از وقت روزانه را در عبادت وبندگی و قسمتی را در دیدارها و ملاقات ها صرف می کند. برای پی بردن به رویدادها و اطلاع یافتن از حوادث جهان امروز و نیز اهتمام ورزیدن به آنچه در بستر جهان اسلام می گذرد، و موضعگیری مسئولانه در برابر این حوادث، ساعاتی را می گذراند، و مقداری از وقت را صرف استقبال از افراد و گروه هایی که به دیدارشان می آیند می کنند، که در این دیدارها به برخی پرسش ها و نیازها پاسخ می دهند و گاه مطالبی را از سر ضرورت و نیاز بیان می کنند. ایشان در شب بیش از سه الی چهار ساعت نمی خوابند و بعد از آن برای تهجد و نیایش بر می خیزند و پس از آن به استفتائات مردم جواب می دهند و آنگاه برنامه روزانه خود را شروع می کنند، که غالباً در این برنامه کارهایی چون تألیف و نگارش، بحث و تدریس و تحقیق، و مانند اینها را انجام می دهند، تا روزشان را به شب برسانند. این برنامه را هر روز دنبال می کنند.
 
سؤال 11. لطفاً قدری درباره فعالیت ها و خدمات اجتماعی آیت الله العظمی شیرازی دام ظله سخن بگویید؟
جواب 11. آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله فعالیت های گسترده اجتماعی، خیریه ای، دینی، علمی و فرهنگی، فنی و تربیتی، و تبلیغی دارند که به صورت مستقیم یا با واسطه انجام می شوند، و تمامی بسترهای زندگیِ روزمرّه را در بر می گیرند، که در قالب حسینیه ها، مدارس، دانشکده ها، درمانگاه ها، بیمارستان ها، داروخانه ها، گروه های فنی، هیئت های تخصصی، مؤسسات خیری و اجتماعی و مانند اینها صورت می گیرند.
در تمام اینها فعالیتی گسترده و پر دامنه ای انجام می دهند و پیشگامی، پشتیبانی، همکاری و ارتباط ایشان بسیار چشمگیر و دقیق است.
 
سؤال 12. ارزشگذاری و تقییم علمی شما از موسوعه «اهل بیت علیهم السلام فی القرآن» تألیف مرجع والا حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله چیست؟ و در کتابخانه اسلامی شیعی چه نقشی می تواند داشته باشد؟
جواب 12: موسوعه و دانشنامه «اهل بیت علیهم السلام در قرآن کریم» تألیف آیت الله العظمی حاج آقا سید صادق شیرازی دام ظله در نوع خود نخستین اثر تألیفی است که تاکنون چنین اثر با چنین موضوعی تألیف نشده است. این دانشنامه تخصصی مایه زینت و آراستگی و غنای کتابخانه اسلامی است و خلأ موجود را در بستر معارف ولایی و اهل بیتی پر می کند و این فضای خالی از حیث فکری، اعتقادی و فرهنگی با این دانشنامه پر می شود. خدای سبحان ربع قرآن را درباره اهل بیت علیهم السلام و در مدح آنان نازل فرموده است، چنان که در روایات شریفه و مأثور ما نیز بدان اشارت رفته است. نکوهش دشمنان اهل بیت علیهم السلام و غاصبان منبر جدشان و حقوقشان، ربایندگان خلافت بحق آنان و دشمنان سرسختی که با این خاندان مقدس جنگیدند، نیز ربع دیگر قرآن را در برگرفته است، که این نیز در روایات وارد شده است. بله خاندان پاک مطهر و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، همچنان حقشان مجهول و پنهان، و قدر و جایگاهشان نیز نا آشکار و مخفی مانده است و فضل و مقام والایشان آن گونه که شایسته و بایسته است بدان پرداخته نشده است. بنابراین، دانشنامه اهل بیت علیهم السلام در قرآن با بهره گرفتن از روایات اهل سنت و کتاب هایشان، منزلت و شأن والای اهل بیت علیهم السلام را اثبات کرده است؛ یعنی اثبات آنچه خدای سبحان برای رسول مکرم صلی الله علیه وآله و خاندان مطهر او مقرر ساخته، وشأن، خلافت، امامت و رفعت آنها در قرآن حکیم و فرقانِ عظیم ثابت و مسلم فرموده است. تمامی اینها به صورت یکجا و مستند و پژوهیده در این موسوعه جمع شده است و از زوایای پنهان منابع مختلف و پراکنده و لطایف پنهان مانده در تاریخ گزاره ها و گزارش های ناب و نایاب را گرد آورده و در دسترس خواستاران و تشنگان حقیقت می نهد. این دانشنامه، الحق که ابتکار و نوآوری زیبا، و کاری است بایسته و شایان و اثری است ماندگار.
 
سؤال 13. اگر ممکن است، خاطراتی چند از مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله بیان کنید.
جواب 13. هر روز و هفته و ماه و سالی که انسان در کنار مرجع عالی قدر و در خدمتِ ایشان حضور داشته باشد، لاجرم از انبوه خاطرات، قصه ها، لطایف و دقایق حِکمی و نوادر اخلاقی برخوردار می شود که البته همگی آنها اخلاص او را برای خدای سبحان و ارادتِ والای ایشان به رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین علیهم السلام نشان می دهند و به ما می فهمانند که ایشان واقعاً خود را و وقت خود را، وقف خدای متعال و خدمت به دین مبین اسلام و نفع رساندن به مردم و خدمت رساندن به آنها کرده است. از خوش برخوردی و گشاده رویی و لبخنده ای که از چهره شان جدا نمی شود بگوییم یا از گشاده دلی و سعه صدر و مهربانی اش؟ از روح بزرگ و سترگ و معنویت پردامنه و گسترده اش بگوییم یا از اخلاص و ارادت والای او؟ او ادامه دهنده راه اجداد مطهر و پاک خود، و نمادی از سیرت و منش پاکیزه و اخلاق حسنه آنان است. هیچ کسی همنشین وی نمی شود مگر آنکه بر ایمان و پاکدلی اش افزوده شود، و هیچ کس همسخن او نمی شود مگر آنکه از خرمن ادب و نزاکتِ او خوشه برچیند و از اخلاق والایش دسته معطر برگیرد و از فروتنی اش درسی و عبرتی بیاموزد. او همواره همگان را به التزام و پایبندیِ به تقوا و پارسایی و فراگیریِ دانش و ادب دعوت می کند، به خصوص نسل جوان را. همگان رابه جدیت و کوشش و به ضرورتِ داشتن نشاط و فعالیت و همتِ والا فرا می خواند، تا از آنها در راه خدا و برای برتری بخشیدن به نام خدا و کلمة الله و برای خدمت کردن به بندگان خدا استفاده کنند. همیشه می کوشد که نیازهای دیگران را به قدر مستطاع برآورد، و همیشه به دوستان و همنشینان خود نیز توصیه و سفارش می کنند که در برآوردن نیازهای دیگران به اندازه توان خود کوشا باشند. فراموش نمی کنم روزی را که به جوانان طلبه و دانش پژوه حوزه و علوم دینی، که از برخی شهرهای هند به دیدار وی آمده اند، فرمود: هریک از شما لاجرم و بی تردید نام رهبر انقلاب هند، گاندی را شنیده اید، و همه شما مثل او انسان هستید و قدرت و توانتان از او کمتر نیست. گاندی غیر مسلمان توانست هند را از یوغ بندگی و استعمار رهایی بخشد، چنان که همه شما این را به خوبی می دانید، و نیز می دانید که این کشور چقدر گسترده و متفاوت است و عقاید و ادیان و فرهنگ ها و زبان ها و گویش های متنوعی دارد.
گاندی چنین کشوری را از چنگال استعمار پیر انگلیس رهانید و مردم آن دیار را آزاد و مستقل کرد به گونه ای که سرنوشت خود را به دست خودشان گرفتند. حال شما که مسلمانید و بهتر از دیگران می توانید فعالیت کنید و اصولاً اسلام برای رهایی و آزادی ملت ها آمده است و در پی آن است که خیر و خوبی و سعادتمندی تمامی مردم جهان را تأمین کند.
سپس ایشان سخن خود را چنین ادامه داده و فرمودند: اگر تنبلی و بی توجهی کنیم و فریاد رسای آزادی بخش اسلام را به دیگران نرسانیم و عدالت این دین را به آنان نشان ندهیم و نوای قرآن مجید و قسط آن را زمزمه ننماییم و فرهنگ پربار و والای رسول اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام را در تمام جهان نگسترانیم ـ آن هم با وجود رسانه های تصویری و صوتی و فناوری های پیشرفته کنونی و نوین ـ در آن صورت جواب ما به سؤال خدای متعال در این باره چه خواهد بود؟ مخصوصاً اگر او میان ما و کسی مانند گاندیِ غیر مسلمان در دستیابی به هدف عمده اش مقایسه و مقارنه ای انجام دهد چه جواب خواهیم داد؟ در حالی که ما برای گسترش اسلام و دستیابی به هدف اسلام تلاش چندانی نکرده ایم و سعی کافی ننموده ایم که از رهگذر دین اسلام تمامی مردم را به سوی سعادتمندی سوق دهیم؟ بنابراین: در انجام وظیفه دینی و در راه دستیابی به اهداف والای اسلام و تحقق بخشیدن به آن هرگز نباید کم کاری و فروگذاری کنیم ـ ان شاء الله تعالی ـ .